نویسنده: علیرضا غلامی
درس نقد عکس ۲، موسسه ارم شیراز
مردمان قرن بیستم «تیپ نگاری» و پروژهای مستند از مردم بومی وستروالد است این مجموعه که بانامهای «چهرهٔ عصر ما» و «انسانهای قرن بیستم» نیز از او یاد میشود، که با وسعت بیمانند خود، دورنمای ناتمامی از سیمای ملت آلمان است که در آن، ساندر از چهرههای مختلف در هر گروه گردآورده است. ساندر از همه جنبههای زندگی سوژههای خود عکاسی کرد و یک کاتالوگ با بیش از ۶۰ عکس از مردم آلمان ایجاد کرد.
اگوست ساندر
ساندر در مورد عکسهای معروف خود از مجموعه مردمان قرن بیستم میگوید: «میدانیم که مردم ازطریق نور و هوا، با ویژگیهای ارثی و اعمالشان صورت میبندند. ما از ظاهر میتوانیم متوجه کاری شویم که کسی انجام میدهد یا انجام نمیدهد؛ میتوانیم از ظاهر او بفهمیم آیا او خوشحال است یا نه. آیا او مضطرب است؟ و خیلی چیزهای دیگر.»
آگوست ساندر که در سال ۱۸۷۶ به دنیا آمده بود نخستین مدلهای او از کارش راضی نبودند چون عکسهایش مسلماً هیچگونه ظاهر فریبندهای در خود نداشتند. عکسهایی که از چارچوب زندگی عادی روستاییان وستروالد برداشته میشد، نخستین تصاویر مجموعه انسانهای قرن بیستم بود.
عقیدهٔ او بر این استوار بود که هنر باید منعکسکنندهٔ ساختارهای اجتماعی باشد وقتی طرح وستروالد را با دیدی بسیار متفاوت شروع کرد جستجوی عینیت به رمز کار ساندر بدل شد، او اعتقادات و پیشداوریهای خود را به مدلهایش تحمیل نمیکرد. فنون چاپی که بکار میبرد موجب آن میشد که تصاویر پدید آمده او صورتی نگاره نما و فاقد واقعگرائی به خود بگیرد.
دلیل عکاسی یکسان از صاحبمنصبان و سرآشپزها، نقاشان و منشیان، تاجران، موسیقیدانان و بازیگران سیرک… این بود که ساندر از مجریان هر حرفهای چند نفری را در برابر دوربین عکاسی قرار میداد و تصویر تمامی آنها را با وضوح زیاد و با وسواس در نشان دادن کوچکترین جزئیات بکار میبرد. او صورتها را همچون صورتهایی ازلی و نمونههای بیزمان بشریت به شمار میآورد. او در آثارش بهگونهای از سوژههایش عکاس کرده است که انگار هیچ تفاوتی بین آنها قائل نشده است، سوژههایی که مقابل دوربین او قرار میگرفتند نظرات و عقایدش را بر آنها تحمیل نمیکرد، اشخاص بهدوراز تفاوتها با ژستهای خاص خودشان جلوی دوربین حاضر میشدند. اختلاف تصاویر فقط بهگونهای از سطح طبقه، حرفه و… هستند.
عکسها تکچهره و بر روی کاغذ براق چاپ شدهاند و میتوانن جذابیت و وضوح قابلتوجه و نمایش جزئیات کامل را در آثارش مشاهده کرد. نتیجهٔ این نوع تفکر تأکید بر خصایصی مانند وضوح حداکثری، نقش تعیینکننده نور، توصیف دقیق سوژهها و تکامل فنی در چاپ بوده است.
مردم در حالتهای مختلف در فضاهای طبیعی خود، محل کار، خیابانها و یا حومهٔ شهر عکاسی شدهاند. به نظر میرسد قیافهای جدی به خود گرفتهاند، مدلها آنهایی که در محیط بیرون عکاسی شدهاند تمامقد و ایستاده و آنهایی که در محیط کار و زندگی به تصویر درآمدهاند زانو به بالا ایستاده یا نشسته بر صندلی یا تکیه داده به میز هستند هیچکدام عصبی نیستند و کاملاً به عکاس اعتماد کردهاند چراکه با خود واقعیشان در مقابل دوربین ایستادهاند. در عکسهای او هیچ نشانی از تصویرگرایی مشاهده نمیشود کار او مستقیم و ساده است ساندر بدون هیچگونه دخل و تصرفی تصاویرش را بر روی کاغذ کم کنتراست و براق با بافت دانهریز چاپ کرده است تا تمامی جزئیات در تصاویرش به نمایش درآیند او با دیدی صریح و دقیق واقعیت را نشان میدهد او به خوب و بد امکان نمایش میدهد او آلمانیها را برخلاف دیدگاه رسمی و حکومتی آنگونه که بودند و نه بهعنوان مخلوقاتی خاص به نمایش میگذارد.
میتوان مشاهده کرد که او در عکسهای خود به جهت و تابش نور دقت داشته است و نوری به محیط اضافه نکرده است در عوض از امکانات نوری موجود محیط بهره گرفته است. او برای آثار خود طوری زاویه دوربینش را انتخاب کرده که صورت تمام مدلهایش روشن باشد و با استفاده از نور یکدست و ملایم بدون سایهروشنهای تند شخصیت مدلهایش را نشان دهد، به نظر میرسد تمام آنها در هوای ابری عکاسی شدهاند. ساندر برای عکاسی از کادر مستطیل عمودی استفاده کرده است. این کادر برای همهٔ مدلهایش استفادهشده است، چه آنهایی که ایستاده و چه آنهایی که نشستهاند. دو نوع ترکیب در عکسهایش وجود دارد؛ مدلهای ایستاده در کادر بهصورت خطوط عمودی هستند که ترکیبی مستحکم و قوی برای معرفی شخصیتها است. و خطوط عمودی که احساس جنبش نزدیکی و گرمی را ایجاد کردهاند.
میتوان نگاه ویژهای که او به عکاسی داشته را مشاهده کرد که به شیوههای انتقال پیام و معنا بهوسیلهٔ تصویر توجه دارد و هم به زیباییشناسی و ترکیببندی، که از این دو برای به تصویر کشیدن مناسبات اجتماعی و تعامل فرهنگی بصری بین سوژههای عکاسی شده به کار میبرده است. ساندر درست مثل فردی که به مطالعهٔ ردهها و گونهها میپردازد، کار خود را بسیار نظاممند پیش برد و نمونه به نمونه به جمعآوری بازیگران نقشهایی پرداخت است که معرف جامعه آلمان بودند.
قصد او شناساندن مردم دورهٔ خودش ازلحاظ جامعهشناختی و روانشناختی بوده است. و به دنبال حرفهها و مشاغل مختلف رفت تا از آنها در محیط کارشان عکاسی کند تا طبقات مختلف مردم را بهصورت تصویر به ثبت برساند. مستند نگاری از مردم، «تیپ نگاری» در عکاسی به صورتی است که برای گرفتن نتیجه و رسیدن به هدف و مقصود نهایی نیاز بهصرف وقت و بازه زمانی بیشتری دارد همینطور در صورتی قابلقبول است که تعداد تصاویر گرفتهشده هم تا حدی زیاد باشد و در این مورد ساندر با نیتی هدفمند و بهطور آگاهانه به ثبت مردم پرداخته است. آگوست ساندر در مستند نگاری از مدلهایش با دیدی صریح به مستندنگاری عکاسانه و با دیدی زیبایی شناسانه به عکاسی از آنها پرداخته است.