از اولین پیش‌نویس تا انتشار کتاب

برای نوشتن هر نوع کتابی، اولین کار آوردن کلمات روی صفحه است؛ کاری ساده که آسان نیست و چالشی است همیشگی برای همه‌ی نویسندگان.

یکی از چیزهایی که زندگی نویسندگی من را برای همیشه تغییر داد و از افسانه‌های نبوغ خلاق رها کرد این بود که: مشکلی ندارد اگر اولین پیش‌نویس شما حال‌بهم‌زن باشد و اغلب هم همین‌طور است و اشکالی هم ندارد.

نگرانش نباش فقط بنویس

اگر امکان بازدید از کتابخانه‌ی بریتانیا در لندن را داشته‌اید، حتما پیش‌نویس کتاب تس از توماس هاردی را دیده‌اید و دیده‌اید که خط‌خطی‌های او چگونه تمام صفحاتش را پر کرده است. کسی که او را یکی از بهترین نویسندگان ادبی انگلستان می‌دانند.

«اولین پیش‌نویس‌های بد را بنویس» آن لاموت

 

کتاب‌ها این گونه شکل نمی‌گیرند: یک جمله کامل به‌طور کامل در صفحه ظاهر می‌شود و یک جمله دیگر آن را تکمیل می‌کند و بعد همین‌طور یک جمله‌ی دیگر و درنهایت یک داستان یا نوشته‌ی ناداستانی بی‌عیب‌ونقص پا به دنیا می‌گذارد. این فقط یک افسانه است که به نوشتن در دنیای واقعی ربطی ندارد. برای حرکت و نوشتن باید این افسانه را دور بریزید و با واقعیت و کاستی‌ها روبه‌رو شوید.

«نوشتن یعنی بازنویسی» مایکل کرایتون

این را به خاطر بسپارید، و سپس بروید یک تُن مواد اولیه بنویسید که بعداً بتوانید آن را به چیزی شگفت‌انگیز تبدیل کنید. توصیه نمی‌کنم تا زمانی که ویرایش نشده است آن را با کسی به اشتراک بگذارید. بنابراین چگونه می‌توانید اولین پیش‌نویس مطالب خود را ایجاد کنید؟ در اینجا برخی از نکات من را خواهید خواند:

(۱) یک هدف برای شمارش کلمات تعیین کنید

بسیاری از نویسندگان پرطرفدار، مانند استفن کینگ، هدف‌گذاری روزانه ۲۰۰۰ کلمه را برای خودشان در نظر می‌گیرند، این روزانه‌نویسی و تعهد به آن به این معنا است که حتی در روز تولدشان یا روز عید هم به آن پایبند هستند.

اگر هدف‌گذاری نکنید، به‌جایی نخواهید رسید. علاوه‌براین باید کار را به تکه‌ها یا بخش‌های قابل مدیریت تقسیم کنند. مثلاً اگر شما می‌خواهید یک رمان بنویسید باید حدود ۸۰ هزار کلمه را در نظر بگیرید. برای یک کتاب غیرداستانی، ۲۰ هزار کلمه هم قابل‌قبول است.

برای یک کتاب داستانی:

۲۰۰۰ کلمه در روز / بر ۸۰ هزار کلمه

۴۰ روز پیاپی

برای یک کتاب غیرداستانی:

۲۰۰۰ کلمه در روز

کلمات در روز / بر ۳۰ هزار کلمه

۱۵ روز نوشتن پیاپی

البته، پس‌ازآن مراحل ویرایش وجود دارد، اما نکته اینجا است که شما نمی‌توانید یک صفحه خالی را ویرایش کنید. بنابراین هدف تعداد کلمات خود را تعیین کنید و بنویسید. من همیشه از یک هدف شمارش کلمه برای اولین مراحل پیش‌نویس خود استفاده می‌کنم و آن‌ها را در تقویم فیزیکی روی دیوارم ثبت می‌کنم. این روش مخصوص به من است و شما باید آنچه را که برای شما مناسب است پیدا کنید.

(۲) از Scrivener استفاده کنید

Scrivener یک نرم‌افزار نوشتن شگفت‌انگیز است، و همچنین ابزارهای بهره‌وری جالبی دارد. اکنون بیش از ۳۵ کتاب با آن نوشته‌ام – داستانی و غیرداستانی. من دوست دارم قبل از شروع نوشتن تا حد امکان توضیحات تک‌خطی صحنه را به‌عنوان مکان‌نماها در آن قرار دهم، و هرروز جایی برای شروع داشته باشم، این طرح یا طرح کلی است، یکی از نکاتی که به نوشتن بیشتر و سریع‌تر می‌کند. بعدتر به‌احتمال‌زیاد آن‌ها را تغییر خواهم داد، به آن‌ها اضافه خواهم کرد، اما این بدان معنی است که هر وقت برای یک جلسه نوشتن می‌نشینم، اگر نمی‌دانم چه‌کار دیگری باید انجام دهم، می‌توانم جاهای خالی را پر کنم.

(۳) نرم‌افزاری برای خاموش کردن اینترنت

یک تایمر برای جلسات تمرکز داشته باشید و از نرم‌افزار Freedom یا موارد دیگر استفاده کنید. به‌عنوان بخشی از ابزارهای بهره‌وری روزانه‌ام، تایمر آیفون خود را روی ۹۰ دقیقه تنظیم می‌کنم و سپس برای این مدت می‌نویسم یا ویرایش می‌کنم یا روی یک پروژه خاص کار می‌کنم. می‌توانید با ۱۰ دقیقه یا ۱۵ یا هر زمانی که می‌توانید، خود و انرژیتان را مدیریت کنید.

نکته مهم این است که در این مدت حواستان ‌پرت نشود و اینترنت یا توییتر یا ایمیل خود را چک نکنید یا یک فنجان چای یا هر چیز دیگری درست نکنید. اگر واقعاً نمی‌توانید بدون کمک مقاومت کنید، می‌توانید از نرم‌افزارهایی مانند Freedom یا Anti-social برای جلوگیری از دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی استفاده کنید.

 

(۴) درحالی‌که مغز شما هنوز نیمه‌خواب است، بیدار شوید و کار کنید

وقتی که چهار کتاب اولم را نوشتم و همچنین وبلاگم را ساختم، تمام‌وقت به‌عنوان مشاور فناوری اطلاعات کار می‌کردم. ساعت ۵ صبح بیدار می‌شدم و یک ساعت قبل از کار می‌نوشتم.

فکر می‌کنم صبح زود بسیار کمک می‌کند، زیرا مغز شما به هر اتفاقی که در روز افتاده آلوده نشده است و فیلترهای داخلی شما هنوز خواب هستند. بااین‌حال، این کاملاً به این بستگی دارد که شما آدم شب هستید یا روز و همچنین به وضعیت خانوادگی یا شغلی شما.بنابراین شما باید جای خودتان را پیدا کنید، اما نکته اینجاست که باید برای زمانی برنامه‌ریزی کنید که ممکن است نداشته باشید.

(۵) به روند ظهور اعتماد کنید

من این را در مصاحبه‌ای از برن براون در پروژه‌ی زندگی خوب شنیدم و کاملاً درست است. حتی اگر کتاب‌هایتان را طرح‌ریزی کنید، گاهی تا زمانی که کلمات روی صفحه ظاهر نشوند، نمی‌دانید چه چیزی در راه است. این اتفاق البته زمانی می‌افتد که متعهد هستید به‌طور منظم بنویسید، و باوجود ناامیدی، دلخوری و انتقاد از خود، همچنان می‌نویسید.

خلاقیت و ایده ظاهر می‌شود

چیزهایی قرار است اتفاق بیفتد اما فقط درصورتی‌که به روند ظهور اعتماد کنید و به آن بپردازید، اتفاق می‌افتند. بازهم، ساده است، اما آسان نیست (اما ارزشش را دارد!)

اگر خودتان را مجبور نکنید که اولین پیش‌نویس‌تان را بنویسید، هرگز کاری برای انجام دادن نخواهید داشت.

اتفاقی که می‌افتد این است که پس از مدتی شما، تعداد زیادی کلمه  دارید و البته مرحله بعد سرگردانی است. چیزی که همه نویسندگان با آن روبه‌رو می‌شوند.

در اینجا فرآیند ویرایش و بازنویسی در پیش است و من فکر می‌کنم که چه در حال نوشتن یک کتاب داستانی باشید و چه غیرداستانی باشید با آن سروکار خواهید داشت.

(۵) بازنویسی و بازنویسی

تا زمانی که راضی شوید تکرار کنید. برای بسیاری از نویسندگان، اولین پیش‌نویس فقط اسکلتی از کار است که باید روی آن را پوشاند، اسکلتی که اغلب هیچ‌کس هرگز آن را نمی‌بیند. شما نمی‌توانید یک صفحه خالی را ویرایش کنید، اما وقتی آن کلمات ظاهر شدند، می‌توانید آن‌ها را بهبود ببخشید.

من عاشق روند بازنویسی و بازنویسی هستم. وقتی اولین پیش‌نویس‌ام را نوشتم، کل آن را پرینت گرفتم و اولین ویرایش‌ها را دستی انجام دادم. انواع یادداشت‌ها را در حاشیه آن نوشتم و خط‌خطی کردم و خط زدم. برای نوشته‌ام، صحنه‌های جدیدی را یادداشت کردم که نیاز به نوشتن، تداوم دادن و خیلی چیزهای دیگر داشت. برای نوشته‌های غیرداستانی، اغلب مسائل ساختاری، ترتیب فصل‌ها یا اضافه یا حذف مطالب درمیان هستند. اولین مرور و ویرایش معمولاً کمی طول می‌کشد. سپس برمی‌گردم و بر اساس آن یادداشت‌ها بازنویسی را انجام می‌دهم.

پس‌ازآن دوباره کار را پرینت می‌گیرم و فرآیند را تکرار می‌کنم، اما معمولاً تغییرات کمتری ایجاد می‌کنم. قبل از اینکه دست‌نوشته را به یک ویرایشگر واقعی بسپارم، با استفاده از  ابزاری فوق‌العاده همچون ویراستیار می‌توان نوشتار را بهبود داد و اشتباهات تایپی و مسائل مشابه نوشتن را برطرف کرد. این کار باعث صرفه‌جویی در وقت و هزینه شما می‌شود که به مرحله بعدی ویرایش حرفه‌ای بروید.

 (۶) ویرایش ساختاری

اگر این اولین کتاب شما یا اولین کتاب شما در یک ساختار جدید باشد، ویرایش ساختاری واقعاً مفید است. ویرایش ساختاری یعنی ارزیابی دست‌نویسی که در کنار آن حاشیه‌نویسی شده است و بر اساس آنچه شما ارزیابی می‌کنید به بخش‌هایی تقسیم می‌شود.

(۷) تجدیدنظر

وقتی یک ویرایش ساختاری را انجام می‌دهید، معمولاً بازبینی‌های زیادی وجود دارد، احتمالاً یک بازنویسی کامل در پیش دارید که ممکن است مدتی طول بکشد …

ویرایش‌ خطی

نتیجه‌ی ویرایش دستی، نسخه‌ی خطی کلاسیکی است که سراسر آن با جوهر قرمز پوشانده شده است و ویراستار گویی به نوشته‌ی شما حمله کرده و آن را به قطعات کوچک تقسیم کرده است! به نظر می‌رسد که این نوع خاص از ویرایش در کشورهای مختلف، با عنوان‌های مختلفی خوانده می‌شود، بنابراین هنگام پرس‌وجو، مطمئن شوید که انتظارات درستی از ویراستار خود دارید.

ویرایش خطی بیشتر درباره‌ی انتخاب کلمه، دستور زبان و ساختار جمله است. همچنین ممکن است نظراتی در مورد خود روایت وجود داشته باشد، اما این بیشتر در مورد تجربه خواندن توسط کسی است که در سروکله زدن با کلمات مهارت دارد.

اولین باری که ویرایش خطی را دریافت می‌کنید، آزرده خاطر می‌شوید زیرا شما فکر می‌کنید یک نویسنده هستید و بعد می‌بینید که یک نفر همه‌ی جمله‌های شما را تغییر داده است. ویرایش کتاب شما را قوی‌تر می‌کند و خواننده بابت آن از شما تشکر می‌کند. ویراستارها از ما نویسنده‌های بهتری می‌سازند و هر بار که این روند را طی می‌کنیم، چیز جدیدی یاد می‌گیریم. به همین دلیل است که فکر می‌کنم ویرایش حرفه‌ای برای نویسندگان حرفه‌ای جای شک‌وشبه ندارد.

(۸) تجدیدنظر

گاهی پس‌ از ویرایش نیاز می‌بینید که تغییرات بیشتری ایجاد کنید. بازنویسی کامل زمان زیادی را می‌گیرد زیرا باید هر جمله را بررسی کنید. من معمولاً حدود ۸۰٪ از تغییرات پیشنهادی توسط ویرایشگر را اعمال می‌کنم، زیرا آن‌ها معمولاً معقول هستند، حتی اگر در ابتدا کمی حس مقاومت داشته باشم.

بعدازاین آخرین بازنویسی، حتی نمی‌توانید اشتباهاتی را که ممکن است مرتکب شده باشید، ببینید. احتمالاً از دست‌نوشته خود کاملاً خسته شده‌اید! در این مرحله، پیشنهاد می‌کنم اگر می‌توانید تحمل کنید، برای چند هفته به دست‌نوشته‌تان استراحت دهید. سپس می‌توانید با چشمانی تازه‌تر به آن برگردید و تغییرات نهایی را ایجاد کنید.

در یک نقطه، باید ویرایش را متوقف کنید. همیشه چیزهای بیشتری برای تغییر وجود خواهد داشت، اما زمانی که هر بار فقط چیزی حدود ۱۰٪  از مطلب شما تغییر می‌کند، متوقف شوید و به مرحله بعدی بروید.

(۹) نمونه‌خوانی

اصلاحات شما برای ویرایش خطی، پروژه‌ای بی‌انتها به‌نظر می رسد که همیشه می‌تواند چند خطای نادیدنی را آشکار کند. به‌عنوان بخشی از مراحل پایانی فرآیند، دوباره کل کتاب را مرور کنید. درست قبل از انتشار، یک مطالعه نهایی دیگر را انجام دهید تا حتی یک اشتباه تایپی از دیدتان پنهان نماند. برخی از خوانندگان واقعاً اهمیت می‌دهند، که من از این بابت سپاس‌گزار آن‌ها هستم و آن سرمایه‌گذاری اضافی در پایان قطعاً می‌تواند منجر به صیقل دادن محصول نهایی شود.

  (۱۰) انتشار

پس از اتمام اصلاحات، دست‌نوشته را در فایل MS Word کنار هم بگذارید و نوشته را برای انتشار در اختیار ناشر قرار دهید. معمولا این ناشران هستند که نگاهی نهایی به فایل شما می‌اندازند و صفحه‌آرایی آن را به‌عهده می‌گیرند.

اما ازنظر زمانی، روند بازبینی شما ممکن است حداقل به‌اندازه پیش‌نویس اول و احتمالاً بیشتر طول بکشد. برای یکی از کتاب‌هایم، پیش‌نویس اول حدود چهار ماه و فرآیند بازنویسی حدود شش ماه طول کشید. افرادی بسیار سریع‌تر از من و بسیار کندتر وجود دارند، بنابراین رقابت نکنید، فقط روش مخصوص به خود را پیدا کنید. در مرحله‌ی بعد از یک گروه نقد به‌صورت محلی یا آنلاین استفاده کنید یا با نویسندگان دیگر در این سبک مبادله کنید. هر چه قبل از انتشار کتابتان، چشمانتان را بیشتر باز کنید، نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود.

از نوشته‌های جوانا پن 

اگر دوست دارید با کمک یک کوچ نوشتن را تجربه‌ کنید، مقاله کوچینگ نویسندگی را از دست ندهید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا می‌دانستید نویسندگان، پیش از شروع نگارش کتابشان، طرح کلی آن را ترسیم می‌کنند؟

برای دریافت قالب رایگان طرح کلی کتاب، ایمیل خود را وارد کنید.